یادداشت | تب زودگذر
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، فرهنگ کتاب خوانی یکی از مسائلی است که در کشور ما کمرنگ شده و فاصله زیادی با استاندارد جهانی دارد.
کم حوصلگی در مطالعه کتاب
اصولا خواندن (اعم از روزنامه، کتاب و مجله)، یک حوصله خاصی میخواهد و یکی از عوامل عدم استقبال از کتابخوانی کم حوصلگی است. حالا اگر کتاب، قلم روان و جذابیت خاصی نداشته باشد مزید بر علت میشود که مردم گریزان از کتاب باشند.
یکی از شواهد عینیِ این کم حوصلگی اقبال مردم نسبت به پستهای کوتاه در شبکههای اجتماعی است. این مطلب گویای این است که نوع مردم دوست دارند که مطالبِ مختصر و به قول معروف «ساندویچی» را دنبال کنند.
نکتهای که در اینباره میتوان برداشت کرد این است که یکی از شاخصههای کتابِ پر مخاطب، میتواند اختصار مطالب و حجمِ کمِ کتاب باشد. البته این بدان معنی نیست که کتاب حجیم نباید چاپ شود. بالاخره کتابهای مفصل هم جایگاه و مخاطب خاص خودش را دارد و خیلی از مواقع و متناسب با موضوع کتاب، طبیعی است که حجیم و مفصل باشد؛ مثل کتابهای مرجع. سخن در این است که معمولا رغبت مردم برای مطالعه کتابهای مختصر و کم حجم بیشتر است.
در عصر حاضر و به طور کلی اینترنت و فضای مجازی عاملی برای کم شدن سرانه مطالعه شده است و از آن جایی که مردم معمولا اطلاعاتشان را از این طریق دریافت میکنند دیگر تمایلی به مطالعه کتاب نشان نمیدهند.
نمایشگاه کتاب و شور خرید کتاب
مراسمی همچون نمایشگاه بین المللی کتاب تهران که هماینک پابرجاست و یا نمایشگاه بین المللی قرآن کریم که هرساله در ماه مبارک رمضان برگزار میشود، بهانهای میشود تا بخشی از مردم نسبت به تهیه کتاب انگیزهای پیدا کنند و شور مطالعه درآنها تقویت شود. هر چند برخی جو گیر میشوند و به طور احساسی به خرید کتاب رو میآورند و اصولا اهل مطالعه نیستند. برخی دیگر کتاب باز هستند و مثلا کتاب را فقط برای جور شدن ویترین کتابخانهشان می خرند و آنها هم معمولا اهل مطالعه نیستند. ولی به هر حال هستند کسانی که یکی از کارهای مهم زندگیشان مطالعه است و چه نمایشگاهی در بین باشد و چه نباشد، چند وقت یک بار کتاب میخرند و حقیقتا اهل مطالعه نیز هستند. جمعی از بازدیدکنندگان نمایشگاه هم طبیعتا این اقشار هستند.
هر ساله و با شروع نمایشگاه کتاب، ترویج فرهنگ کتابخوانی شدت بیشتری میگیرد و سعی میشود که در این زمینه فرهنگ سازی شود. این کار به خودی خود و بی هیچ قید و شرطی کار درستی به نظر نمیرسد و میتواند بُعد منفی هم داشته باشد.
غفلت از محتوای کتاب در ترویج فرهنگ کتابخوانی
نکته مهمی که بیشتر اوقات در ترویج فرهنگ کتابخوانی مغفول واقع میشود و دلیل تحلیل بالا است، این است که معمولا بیان نمیشود که چه نوع کتابی باید مطالعه شود. مثلا آیا مطالعه کتابی که انواع و اقسام انحرافات و تفکرات باطل و گمراه کننده در آن است، برای کسی که اطلاعات کافی در این مسائل ندارد عقلا کار خوبی است. حالا شرعا بماند!
طبیعی است که در هیچ جای دنیا و با هیچ مرام و آیینی کسی نمیتواند بپذیرد که مطالعه کتابی که با عقاید آنها در تعارض است و مفسده انگیز است، امری پسندیده باشد؛ هر چند ممکن است که آن عقاید هم باطل باشد، ولی کسانی که همان عقیده باطل در نزدشان حق است و برای آن احترام قائل هستند حاضر نیستند که مطالعه چنین کتابی را ترویج کنند.
یا مثلا آیا پدر و مادر حاضر هستند کتابی برای فرزندشان تهیه کنند که اثرات منفی اخلاقی و عقیدتی در او بگذارد و او را به فساد بکشاند.
مگر کتاب غذای روح انسان نیست؟! خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:«فَلْیَنظُر الانسانُ الی طعامِه؛ انسان باید ملاحظه غذایش را داشته باشد.» غذای روح که از غذای جسم مهمتر است!
ما نباید فقط به این دل خوش کنیم که آمار سرانه مطالعه را بالا ببریم؛ بلکه اول باید مشخص کنیم که چه کتابی قابلیت مطالعه کردن را دارد، بعد از آن در جهت بالا بردن فرهنگ مطالعه اقدام کنیم. هستند افرادی که اهل مطالعه هستند، ولی کتابهایی که میخوانند نه به درد دنیا می خورد و نه به درد آخرت و هیچ علم مفیدی را عاید آنها نمیکند. آن چه ارزش دارد این است که مطالعه بار علمی و معنوی داشته باشد و در یک کلام بالاخره یک نفعی برای او داشته باشد. اگر هم صرفا جنبه سرگرمی دارد، لا اقل بی ضرر باشد.
از این مطالب هم نباید تلقّی عدم آزادی بیان شود؛ چرا که آزادی محدودهای دارد و بی در و پیکر نیست و مصالح و مفاسد هم باید لحاظ شود. در غیر این صورت طبیعی است که مطالعه نه تنها مفید نخواهد بود، چه بسا اثرات جبران ناپذیری را نیز خواهد داشت. /999/ز۵۰۴/س
بابک شکورزاده،پژوهشگر حوزوی